ای رودِ تا ابد هیجان تو دیدنی!
ای تا همیشه شعر نگاهت شنیدنی!
.
حتی اگر که دست مرا هم نگیری و...
من با تو هستم ای همه نازت کشیدنی!
.
تو دائماً جوانی و دل بستنی ترین
من عاشق خزان زدهٔ دل بریدنی...
.
در چشمهام از آنسوی پرچین نگاه کن
گیرم که نیست میوهٔ باغ تو چیدنی
.
هر کار خواستی بکن اصلاً بزن! بکش!
در دست توست این دل در خون تپیدنی
.
هر جا که خواستی برو اما نه دورتر_
از چشمهام- آهوی دائم رمیدنی!
.
من با تو رهسپار جهان های تازه ام...
ای با تو خاطرات جهان آفریدنی!
.
محمّدسعیدمیرزائی.