اشعار محمد سعید میرزایی

شعر و ادب پارسی

اشعار محمد سعید میرزایی

شعر و ادب پارسی

تویی تو ترجمهٔ هر چه «دوستت دارم»( محمد سعید میرزایی )


تویی تو ترجمهٔ هر چه «دوستت دارم»
و هر چه «عشق منی» هر چه «بی تو می میرم»

و هر چه «ماه منی»، «آخرین پناه منی»،
و هر چه «عاشق من باش بی تو دلگیرم»

و هر چه «منتظرم تا دوباره برگردی»
و هر چه «منتظرم باش با تو می مانم»

تویی تو ترجمهٔ هرچه بی تو می خوانم
و هرچه از تو و چشم تو یاد می گیرم

و من شبیه به غمگین ترین تلسکوپ پیر
به انتظار طلوع ستاره ای عاشق

نشستم آه ولی در شبی که برگشتی
دچار ابر شدند آخرین تصاویرم

و من شبیه به عکاس کهکشانی دور
به شوق رقص هزاران شهاب در چشمت

نشستم آه ولی در شبی که جشن تو بود
در انفجار دو سیاره سوخت تصویرم

تو ماهْ بانوی برج فضایی ام بودی
شب عروسیِ دو کهکشان در آیینه

و من کنار تو بودم ولی تو شعله شدی
درست از آن شب و من جیوه ای سرازیرم ...


محمدسعیدمیرزائی